طراخی فروشگاه اینترنتی

سایت های زیادی وجود دارند که شاید با توجه به نوع خدماتی که ارائه می کنند ماهانه 100 کاربر بیشتر ندارند. مثلا اگر شما تور بزرگ ماهیگیری می فروشید تنها کسانی که به آن ها خدمات می دهید ماهیگیرهای دریایی هستند. تعداد کل این ماهیگیرها در ایران و تعداد کسانی که این محصولات را از اینترنت پیدا می کنند کم هستند. احتمال Google Keyword Planner و Google Trends هم داده های ضعیفی را به شما نشان دهند.

یک مزیت مهم: این سایت ها رقبای کمی دارند.
معمولا حجم بزرگی از وبسایت ها در ایران روی محصولات پرکاربرد و پرجستجو کار می کنند. رقابت با این وبسایت ها بسیار سخت است. چون اولا سال هاست که در این حوزه فعالند و ثانیا شما به عنوان یک سایت تازه کار باید بیشتر و بیشتر کار کنید تا بتوانید در برخی کلیدواژه ها با آن ها رقابت کنید.

اما چون تعداد بازدیدکنندگان یا به اصطلاح علمی تر، تعداد مخاطبان هدف شما کمتر است. شما حتما باید رتبه ی یک باشید. رتبه یک شدن در این حوزه های کوچک و کم مخاطب کار سختی نیست. باید رتبه یک شوید در غیر این صورت امکان پیدا کردن مشتری از این طریق بسیار کم است.

بیشتر داده ها تخمینی است.
داده هایی که ابزارهای سئو، حتی ابزارهای گوگل مانند گوگل ترندز و کی ورد پلنر به شما می دهند بیشتر تخمینی است. تغییرات در حجم کلیدواژه ها آنقدر زیاد است که نمی توان روی دقت این ابزارها چندان حساب کرد. مخصوصا برای زبان فارسی. برخی کلیدواژه های مهم فارسی که حتی زیاد جستجو می شوند را وقتی در گوگل ترندز وارد می کنید هیچ داده ای به شما نمی دهد.

تازه وقتی حجم جستجوها خیلی کم است داده ها هم از دقت کافی برخوردار نیستند. داده ها پراکندگی زیادی دارند و نرم افزارهایی که مبتنی بر داده های آماری آنلاین هستند خطای زیادی دارند. به زبان ساده تر برای کسب و کارهایی که حجم جستجو خیلی کمتر است داده ها چندان راحت به دست نمی آیند.

اما مشکلی نیست. وقتی این داده ها نمی توانند کمکی به شما بکنند باید لنز جدیدی بردارید و از طریق این لنز عمل سئو را انجام دهید.

لنز جدید تغییر ماهیت کلیدواژه هاست.
بگذارید با همان مثالی که شروع کرده بودیم ادامه دهیم. اگر می خواهید تور ماهیگیری بزرگ بفروشید مخاطبان شما چه کسانی هستند؟ ماهیگیرهایی که در دریا فعالیت می کنند. کلیدواژه ای که قرار است بفروشد چیست؟ «خرید تور ماهیگیری»

اما شما تنها این کلیدواژه ها را ندارید. شما کلیدواژه های دیگری دارید که مخاطبان را نسبت به برندتان آگاه کنید. در حقیقت موضوعاتی که شما برای این مخاطبان دارید بسیار گسترده است مثلا: آشنایی با انواع ماهی ها، پرفروش ترین ماهی های بازار، انواع ابزارهای ماهیگیری، نحوه نگه داری از ماهی های صید شده و صدها موضوع دیگر که ممکن است ماهیگیرهای دریایی در گوگل جستجو می کنند.

شما این موضوعات را کار می کنید که ورودی بسیار بالاتری دارند. در داخل این محتواها در مورد تورهای ماهیگیری تان هم صحبت می کنید. از مزایا و ویژگی های این تورها می گویید و برندتان را به آن ها معرفی می کنید. در حقیقت این بهترین راه برای آگاهی از برند است. این لنز جدید مسیر محتوای شما را تعیین می کند و ترافیک بیشتری را هم روانه ی سایت شما می کند.

در کارتان متخصص شوید.
اصلا بیایید فرض کنیم جستجویی که برای خرید محصولات شما می شود ماهانه 10 عدد است و شما ماهانه 10 کاربر دارید. اگر بتوانید هر 10 کاربر را به مشتری تبدیل کنید و از شما چیزی بخرند یعنی موفق بوده اید. یعنی بهتر از هر سایت دیگری عمل کرده اید. می دانید چیست؟ نرخ تبدیل در اکثر سایت های ایرانی زیر 1 درصد است. یعنی آن ها از هر 1000 کاربری که وارد سایت می شوند تنها و تنها می توانند کمتر از 10 نفر را به مشتری تبدیل کنند.

نرخ تبدیل بسیار مهم تر از میزان ترافیک است. این نرخ تبدیل بیشتر به تخصص شما روی موضوع بستگی دارد. اگر در حوزه ای که کار می کنید بهترین باشید. بهترین داده ها را در اختیار کاربران قرار دهید. مشکلات شان را برطرف کنید و آن ها به شما اعتماد کنند یعنی از  اکثر سایت ها موفق تر بوده اید. سئو تنها بخشی از ماجراست. اما هدف نهایی شما کسب درآمد از طریق سایت است. اگر تعداد کاربران کمی دارید هنر شما این است که این تعداد کم را هم به مشتری تبدیل کنید.

موضوعات مهم تر از کلیدواژه ها هستند.
وقتی در یک حوزه ی کوچک و کم مخاطب فعالیت دارید و داده های کمی در مورد کلیدواژه ها دارید سعی کنید کلیدواژه ها را در اولویت دوم قرار دهید. شما باید روی موضوعات سوار شوید.

برند شما باید روی موضوعات و تمام موارد مربوط به محصولات و خدمات تان سوار شود. چون رقابت هم در این حیطه کمتر است خیلی راحت این موضوعات را در گوگل بالا می آورید. گوگل می گوید 15 درصد از کلیدواژه هایی که روزانه جستجو می شوند جدید هستند. یعنی قبلا هیچکس آن ها را جستجو نکرده است.

با اطمینان می توان گفت در حوزه های کم رقابت این درصد بیشتر است. چون کلیدواژه هایی که گوگل به کاربران پیشنهاد می دهد هم کمتر است. در حقیقت چون محتوا در این حوزه کمتر است حتی گوگل منظور کاربران را هم به خوبی متوجه نمی شود. یعنی اینجا کلیدواژه ها کمتر به کار می آیند. اگر روی موضوعات سوار باشید و تمام جنبه های یک موضوع را به خوبی پوشش دهید محتوای شما برای دامنه ی گسترده ای از کلیدواژه ها به مخاطبان نشان داده می شود حتی اگر کلیدواژه ای که کاربران جستجو می کنند به صورت دقیق در محتوای شما وجود نداشته باشد.

لینک های خارجی معجزه می کنند.
فراموش نکنید که هر چقدر حوزه ی کاری شما کم رقابت تر باشد راحت تر می توانید رتبه بگیرید. مخصوصا اگر روی لینک سازی خارجی تمرکز کنید. لینک های خارجی و مخصوصا لینک هایی که از سایت های باکیفیت و قدرتمند می گیرید.

در برخی کلیدواژه ها شما حتی اگر تنها و تنها یک یا دو بک لینک خارجی از سایت های باکیفیت داشته باشید رتبه یک می شوید. همه چیز به این بستگی دارد که رقبای شما تا چه حد روی این کلیدواژه ها لینک گرفته اند و چقدر روی آن کار کرده اند. چون عملا رقیبی ندارید در نتیجه رتبه گرفتن از طریق لینک خارجی راحت تر است.

اما روی محتوا و لینک سازی داخلی هم کار کنید. چون حجم جستجوی کلیدواژه های تراکنشی شما (کلیدواژه هایی که در نهایت به خرید منجر می شوند.) کم است باید به روش های دیگر برند و محصولات و خدمات تان را به افراد معرفی کنید و محتوا در این زمینه می تواند نقش مهمی بازی کند.