طراخی فروشگاه اینترنتی

 زندگی یک آزادکار پر شده از بالا و پایین ها ، موافقت ها و مخالفت ها و زیباییها و مشکلات. در این مطلب سعی می کنم تعدادی از مشکلات آزادکارها و راه حل برون رفت از این مشکلات رو برای شما دوستان بازگو کنم .بعضی از این مطالب صرفا نظرات شخصی من هست و شاید مثالهای نقض هم داشته باشه بنابر این با نظرات خودتون به تکمیل تر شدن و یا اصلاح این مطلب کمک کنید.

اول : زمان شروع

“کارفرماها می تونن به شما یک کیسه بدن ولی اگه خودت کارفرمای خودت باشی میتونی به همه مشتریات یه کیسه بدی….!”

دوم : آچار فرانسه

خوب حتما می دونید که این اصطلاح در چه مواقعی توی فرهنگ ما استفاده میشه؟

شاید شما یک طراحی آزاد باشید ولی خوب که به قضیه نگاه میکنید میبینید که باید نقشهای متفاوتی رو بازی کنید . از سرمایه گزار گرفته تا بازاریاب ، از یک متخصص IT گرفته تا یک حسابدار و و و …..

چطوری میشه با چند ردیف از مسئولیت ها کنار اومد؟

باید وقت خودتون رو برای هر کدوم از کارهاتون تنظیم کنید و مطمئن باشید که وقتتون در جهت هدف فعالیتی که دارید به صورت درست خرج میشه.کارهای شما مثل حلقه های زنجیر میمونه که باید برای هر کدومشون اهمیت قائل بشین اگه یه کدوم از کارها و یا وظایفتون رو ضعیف انجام بدین به هدف کلی شما ضربه می خوره. پس سعی کنید در مورد وظایفی که باید انجام بدید اطلاعات کافی کسب کنید و نقاط ضعف خودتون رو تقویت کنید.

سوم : برنامه روزانه

از خواب بلند میشین ، دوش می گیرید ، لباسهاتون رو می پوشید و به محل کارتون می رید تا کارتون رو شروع کنید….

به نظر خیلی ساده و پیش پا افتاده می یاد ولی اینکه شما برای یک روز کاریتون برنامه و هدف از پیش تعیین شده ای داشته باشید بسیار مهمه اگه شما توی خونتون کار انجام میدید زمانی که دارین با نرم افزارهای طراحی کار می کنید و یا مشغول نوشتن یک سری کد هستید نباید با زمان شستن لباسها تداخل پیدا کنه ….! هر چیزی جای خودش منظور اینه که به کاری که توی خونه انجام میدید واقعا به چشم یک کار نگاه کنید و برای اون برنامه ریزی داشته باشین.

چهارم : زمان توقف کار

بارها برای همه ما پیش اومده که وقتی کار روی یک پروژه رو شروع می کنیم زمان از یادمون میره مخصوصا اگه زمان کوتاهی برای تحویل اون پروژه مونده باشه که فشار مضاعفی به خودمون وارد می کنیم تا به موقع اون پروژه رو تحویل بدیم.

اما دونستن این نکته حیاتی که کی کار رو متوقف کنیم؟

کار به صورت متوالی و در شب و روز بعضی وقتها باعث رنج کشیدن ، به خطر افتادن سلامتی و حتی پایین اومدن کار آیی شما میشه . پس برای چند ساعتی دست نگه دارید و به کارتون فکر نکنید. اگه شما یک برنامه حرفه ای و بر اساس واقعیات زندگی داشته باشید می دونید که کی استراحت کنید و استراحت یکی از مهمترین قسمتهای این برنامه هست.

پنجم : بازاریابی

خوب مشغول بودن خیلی سادست ولی مشغول موندن شاید خیلی سخته؟

شما چه راههایی رو برای بازاریابی خدماتی که انجام می دید امتحان کردین و چه برنامه ای برای بازاریابی دارید؟

خوب میز کارتون رو خلوت و مرتب کنید یک مداد و دفترچه یادداشت تمیز بردارید و شروع کنید به یادداشت کردن.بررسی کنید که مخاطبان شما چه کسانی هستند و اونها رو دسته بندی کنید ، اطلاعات کاملی از افرادی که به خدمات شما احتیاج دارند تهیه کنید و شروع کنید به تماس گرفتن و توضیح دادن در مورد خدمات خودتون. ممارست توی این کار می تونه نتایج قابل توجهی داشته باشه.

البته ابن نکته رو باید اینجا اضافه کنم که شما باید توضیحات در مورد خدمات خودتون رو با ساده ترین و کوتاهترین روش بیان کنید و سعی کنید قبل از اینکه با مشتریانتون ارتباط برقرار کنید اطلاعات اولیه ای از اونها بدست بیارید.

ششم : طلب هاتون رو دنبال کنید

خوب کار به صورت آزاد این دردسر هارو هم داره دیگه؟

باید طلب هاتون رو کنترل کنید و برای اونها یک فایل تهیه کنید . اگه قرارداد خوبی نوشته باشید زیاد نگران پرداخت شدن طلبتون نیستید ولی وقتی پرداخت ها به شما عقب افتاد سعی کنید با یک E-mail و یا یک تلفن دوستانه این دیر کرد رو به مشتریتون گوشزد کنید. این روش در ۹۸ درصد موارد جواب میده و لی اگه جواب نداد ؟ دیگه اینجا تصمیم با خودتونه…..

به این نکته توجه کنید که دیر کردها در پرداخت دستمزد شما میتونه برنامه های شما رو بهم بریزه و این خوب نیست . پس سعی کنید در زمان قرارداد تمامی موارد رو به صورت روشن ذکر کنید و از همه مهمتر :

“روی پولی که تو جیبتون نیست حسابی نکنید”

هفتم : به خلاقیت خودتون اعتقاد داشته باشید

شاید یکی از معانی تنها کار کردن این باشه که شما باید تمامی تصمیمهای خلاقانه رو خودتون بگیرید . بنابر این به خلاقیت خودتون اعتماد داشته باشید و با نظرات غیر منصفانه و غیر حرفه ای دلسرد نشید و اعتماد خودتون به خودتون رو از دست ندید. البته مشورت کردن و نظر خواستن از طراحان و افراد حرفه ای که کار شما رو درک می کنن و البته اینکه در کارخودشون موفقند میتونه کمک خوبی برای شما باشه.

این نکته خیلی مهمه با افرادی مشورت کنید که توی کار خودشون موفقند و سرشون خیلی شلوغه….!؟

خوب بعضی از کارها شاید در نگاه اول بسیار بزرگ و پیچیده بیان ولی با کمی فکر و خلاقیت می بینید که اونقدرها هم پیچیده نیستند و شما یک راه حل برای اونها دارید. مهم اینه که به قضاوت و خلاقیت خودتون اعتماد داشته باشید و نهایت توانایی و استاندارد هاتون رو برای انجام کار در نظر بگیرید و استفاده کنید.

هشتم : مشتری هارو حفظ کنید.

حفظ کردن مشتری ها یک راه علمی و از پیش تعیین شده نداره ولی میشه اون رو مدیریت کرد.شما خوشحال هستید که یک کار منظم و حرفه ای برای مشتریتون ایجاد کردید ولی اگه یک دفعه تلفنها زنگ نزد و نامه ای دریافت نشد کجای کار اشتباه بوده؟

یک تئوری و نظریه برای دفع کردن همچنین روزی وجود داره . این خیلی مهمه که ما رابطمون رو با مشتریها و مخاطبا نمون گسترش بدیم و یک حس اعتماد و همکاری به وجود بیاریم . به عنوان یک آزاد کار باید با فکر های ناب و خلاقانه به واقعیات زندگی نزدیک تر شد . نباید منتظر نامه ها و یا تماسهای مشتریان و مخاطبان نشست بلکه باید با ایده های نو و خلاقانه به سراغ اونها رفت. مثل یک مخترع پیشقدم باشید و خدمات و کار جدیدتون رو وفادارانه و با ایجاد حس اعتماد به مخاطبانتون نشون بدید.

نهم : ضرب الاجل رو در نظر بگیرید

همه مشتریان شما توقع دارند که کارشون در اولویت کاری شما قرار بگیره و مهمترین درجه و اهمیت رو داشته باشه.این خیلی مهمه که مشتریان شما این احساس رو داشته باشن که کارشون در اولویت قرار داره.پس سعی کنید این حس رو توی مشتریانتون ایجاد کنید اما نه به صورت غیر واقعی…!؟

همه ما دوست داریم که مشتریان زیادی خواهان خدمات ما باشن ولی ارائه خدمات به اونها و اینکه آیا ما از عهده ارائه خدمات به اونها در زمان مشخص و تعیین شده بر می یایم یا نه هم مهمه.پس با برنامه ریزی مشخص کارها رو قبول کنید و از قبول کردن کارهایی که میدونید از عهده اونها در زمان خاصی بر نمی یاید خود داری کنید چون باعث بهم ریختن برنامه های خودتون میشه و مهمتر اینکه بد قولی باعث از بین رفتن حس اعتماد میشه که خوب نیست.

اگر با برنامه ریزی مشخص کارهارو قبول کنید و برای هر کاری زمان لازم و کافی رو بزارید کارهاتون و سفارشاتتون یکی یکی پشت سر هم در زمانبندی خودش انجام خواهد گرفت و مشتریان شما راضی خواهند بود.

یک نظریه در این مورد وجود داره : “ضرب العجل و زمانبندی پایان پروژه رو زودتر از اون چیزی در نظر بگیرید که قول دادید”

دهم : در مسیرتان پیشرو باشید

چطوری میشه در مسیر یک رقابت پیشتاز بود؟

شما سرتان را به زیر انداخته اید و در این مسیر حرکت میکنید و فقط سعی می کنید پیش بروید.وقتی سر شما در این مسیر پایین است از رقبای خود خبر ندارید و چه بسا راه را هم اشتباه بروید!؟

برای حل این مسئله یک تئوری وجود داره . تمرکز خودتون رو روی کارتون نگه دارید . جنب و جوش و علاقه به کار رو در خودتون زنده نگه دارید و همیشه اماده برای کارهای جدید باشید چون هنوز چیزهای زیادی برای بدست اوردن وجود داره و از همه مهمتر اینکه مواظب اطرافتون باشید و رقبای خودتون رو تحت نظر داشته باشید چه جلوییها و چه اونهایی که عقب تر از شما هستن.

یازدهم : سخت افزار و نرم افزار

خوب باید یک زمانی رو برای بروز کردن اطلاعات خودتون در مورد سخت افزار و نرم افزار بزارید. ما باید اطلاعات کاملی در مورد وسایلی که باهاشون کار می کنیم داشته باشیم و از تکنولوژی های جدید با خبر با شیم و در موردشون اطلاعات کسب کنیم.خوندن وبلاگها با موضوعات مربوط به کار ما و همچنین رفتن به مجتمع های کامپیوتر رو فراموش نکنید حتی اگه قصد خرید هیچ چیز رو ندارید. با همکارانتون در مورد تکنولوژی های جدید صحبت کنید و سعی کنید اطلاعات جدیدی کسب کنید.

در هر صورت نباید هم از نظر سخت افزاری و هم از نظر نرم افزاری عقب بیفتید ، یک مقدار از درآمد خودتون رو خرج ارتقاء وسایل کارتون بکنید تا بازدهی بیشتری داشته باشید.

“داشتن وسایل کار خوب به آدم انرژی مضاعفی برای کار کردن میده” پس این نکته رو فراموش نکنید.

دوازدهم :خلاق ماندن

خوب خودتون بهتر از من میدونید که برای اینکه در کارتون موفق باشید باید همیشه ایده های جدید داشته باشید و بتونید از این ایده ها در کارهاتون استفاده کنید.خوب شاید الان شما چند تا ایده توذهنتون باشه و همه اونها رو توی کارهاتون استفاده کردید ولی آیا در کارهای بعدی هم این ایده ها به سراغ شما می یاد.چطوری میشه ایده ها رو درون ذهن ایجاد کرد و یا بهتر بگم به ذهن کمک کرد تا به شما یک ایده جدید بده؟

خوب برای زنده کردن خلاقیت در ذهن یک نظریه وجود داره

“سعی کنید از آثار خلاقانه دیگر هنرمندان ایده بگیرید و بادقت اونها رو بررسی کنید”

این خیلی میتونه به شما کمک کنه تا خلاقیت رو در خودتون زنده نگه دارید.البته این نکته رو باید بگم که ایده گرفتن از یک اثر هنری با کپی برداری از اون فرق میکنه ها!

نباید از اثر یک طراح و هنرمند دیگه به صورت کور کورانه استفاده کرد و این کار میتونه به کل خلاقیت شما رو نابود کنه،سعی کنید اون اثر رو با تفکرات خودتون تطبیق بدید و از اون یک ایده جدید بسازید.البته میدونم کار بسیار سختیه ولی باید تلاش کرد.

یک دوستی دارم که طراح گرافیک هست و همیشه به من میگه برای اینکه ذهنت برای ایجاد یک طرح فعال باشه بانک تصاویری رو که داری فقط نگاه کن و نگاه کن ، خوب این باعث میشه ناخود آگاه برای ساختن یک طرح یک تصویر مناسب توی ذهن شما تداعی بشه .البته این یک مثال بود و برای هر کاری روشهای مختلفی وجود داره و افراد از روش های گوناگونی برای خلاق نگه داشتن ذهنشون استفاده می کنند.ولی به نظر من بهترین روش دیدن نمونه کارهای متفاوته و البته ایده گرفتن از اونها.

سیزدهم :زندگی کردن

خوب یک سوال میپرسم دلیل اینکه شما کار میکنید چیه؟

مهمترین پاسخ این سوال به نظر من زندگی بهتره.من به شخصه کار میکنم تا زندگی بهتری داشته باشم و بتونم از تمامی ظرفیت ها و تواناییهای خودم استفاده کنم . هدف از بیان این سوال و پاسخ این بود که بعضی وقتها باید از کارمون خارج شیم و به زندگی مون بپردازیم به تعبیر بهتر

” کار کنیم برای زندگی بهتر نه اینکه زندگی کنیم برای کار بهتر “

دور موندن از محیط اطراف و صرفا پرداختن به کار می تونه انسان رو دچار رخوت کنه و این خیلی بده. همیشه سعی کنید روابط اجتماعی خودتون رو گسترش بدید و کار شما باعث لطمه خوردن به روابط اجتماعی شما نشه . شاید تعطیل کردن یکروزه تمامی کارها و رفتن به کوهستان و یا جایی که علاقه دارید ، ورزش کردن ، فیلم دیدن و…. و دریک کلام خارج از محیط کار قرار گرفتن بسیار مفید باشه هم برای خودتون و هم برای کارتون و هم برای ذهنتون.

چهاردهم : فقط بگید نه !

یکی از سخت ترین کارها برای شما گفتن نه به مشتریانتون هست؟ اما چرا؟

گرفتن همزمان سفارشات و تلمبار کردن اونها و اینکه نیروتون رو روی چند تا پروژه تقسیم کنید کار عاقلانه و خوبی نیست. ایجاد کردن یک کیفیت خوب برای یک کار خیلی بهتر از انجام دادن کار نیمه تمام برای تمامی مشتریان هست. شما باید وقت کافی برای انجام دادن یک کار خوب رو در کارهاتون در نظر بگیرید و به این نکته توجه کنید که از گرفتن کارهای هم زمان که باعث پایین اومدن کیفیت کار شما و همچنین ایجاد استرس کاری برای خود شما میشه خودداری کنید و با یک توضیح در مورد مشغله کاریتون از مشتریتون عذرخواهی کنید و بگیید نه. البته شاید بتونید مشتریتون رو متقاعد کنید تا وقت بیشتری برای انجام کارش به شما بده و شما به نوبت به کارهاتون برسید و این هنر شماست…..!

پانزدهم :بهروه وری خودتون رو بالا ببرید

کار کردن باید برای شما یک حس خوب ایجاد کنه و شما از انجام کارتون لذت ببرید و این باعث افزایش بهره وری شما در کار خواهد شد. سعی کنید کارهایی رو که باعث افزایش رو حیه شما در کار میشه رو بیشتر انجام بدید . با یک صبحانه دلچسب شروع کنید .تنظیم زود بلند شدن ها و یا دیر کردنها ، ایستها و مکالمات رمز سودمندی و بهره وری شماست. شما حتما می دانید که کدام فعالیت و کار شما را پریشان میکند و کدام کار به شما نیرو و انرژی میدهد .

من برای نتیجه بهتر و همچنین بهره وری بیشتر یک ایده دارم

” کارها رو بر حسب سختیشون اولویت بندی میکنم و کارهای سخت تر رو زودتر انجام میدم “

شانزدهم : هر روز تعطیله

خوب برای کسی که یک کار دولتی داره و یا هرروز میره سر کار اینطوری به نظر میرسه که یک آزاد کار همیشه تعطیله !

خوب یک آزاد کار به دلیل نوع تفکر و نگرشش به زندگی این شیوه کار رو انتخاب کرده اما این دلیل بر این نیست که کار کمتری از بقیه انجام میده.

هر کسی به اندازه تواناییهاش از زندگیش سود میبره و این دقیقا به نوع تفکر شخص ربط داره.خوب از این موضوع رد می شیم. موضوع سر تعطیلات بود و اینکه باید برای تعطیلات خودمون یک برنامه ریزی داشته باشیم و اونها رو کنترل کنیم . مثلا بعد از انجام هر پروژه به خودمون چند روز استراحت بدیم . بعضی از آزاد کارها هم هستند که چند ماه از سال رو کار می کنند و چند ماه رو به استراحت می پردازند البته توی ایران فکر کنم این یک ایده مسخره باشه!؟

اما به هر صورت برای تعطیلات خودتون برنامه داشته باشید و سعی کنید به بهترین نحو از وقتتون استفاده کنید.

هفدهم : با حقوق و مزایا خداحافظی کنید

وقتی شما تصمیم به یک کار آزاد گرفتید به دلیل از دست دادن حقوق ثابتی که قبلا از کارفرمای خودتون می گرفتید و یا پاداش عید و بیمه و حق ماموریت و…… دچار یک اضطراب و استرس خواهید شد که طبیعی به نظر میرسه.

شما باید بتونید که به این استرس و اضطراب غلبه کنید و این امکان نداره جز اینکه به راهی که میرید اطمینان و اعتقاد داشته باشید و برای خودتون برنامه مشخصی برای زندگی داشته باشید.

همه این موضوع بستگی به این داره که تا چه حد رئیس خوبی برای خودتون باشید.

هجدهم : ایمان خودتون رو از دست ندید

چطوری می تونم ایمان و اعتقاد خودم رو به کارم حفظ کنم وقتی که کاری برای انجام دادن سراغم نمی یاد ، یا اینکه دریافت های مالی عقب افتاده و یا صورتحسابهای زیادی برای پرداخت دارم ولی جیبم خالیه؟

خوب این خیلی سخته و شاید بشه گفت خیلی خیلی سخته.همه ما این روزها رو کم یا زیاد تجربه خواهیم کرد پس باید خودمون رو برای این روزها آماده کنیم حتی شده فقط از نظر فکری .

باید حس تازگی و هیجان برای انجام کار رو در تمامی مدت در خودتون زنده نگه دارید و به هدفی که دارید ایمان داشته باشید . خیلی ها روشهای خودشون رو برای خارج شدن از این بحران دارند بعضی ها با خنده و شادی سعی می کنند این موضوعات رو فراموش کنند و استرس رو از خودشون دور کنند و به فکر ایده جدیدی برای کسب در امد از کارشون باشند و بعضی ها هم یک خواب کوتاه میکنند و دوباره با انرژی به کارشون بر میگردند.

دور کردن استرس و نگرانی مهمترین کاری هست که ما در این بحران انجام باید انجام بدیم ، این کار به این معنی نیست که از زیر کار شونه خالی کنیم و از مسئولیت فرار کنیم بلکه برای اینه که بتونیم بهره وری خودمون رو زیاد کنیم و بهتر تصمیم بگیریم و فکر کنیم.

به نظر من وقتی هدف انسان مشخص باشه وبرای رسیدن به اون هدف برنامه داشته باشه حتما به هدفش میرسه مگر اینکه ایمانش رو نسبت به خودش و کارش از دست بده .

پس هدفتون رو مشخص کنید و به خودتون ایمان داشته باشید.

نوزدهم : رمز موفقیت

خوب به اخر این مطلب داریم نزدیک میشیم. شاید همه به دنبال یک کلید برای موفقیت در این راه باشیم اما اون کلید چیه؟

خیلی از افرادی که به صورت آزاد کار میکنند قبل از اینکه به موفقیت چشمگیری برسند و موفقیت در خونشون رو بزنه از میدون خارج میشن و امید خودشون رو از دست میدند و این واقع بینانست.

شما باید واقع بینانه به آینده خودتون نگاه کنید و بدونید که راه سختی در پیش دارید و باید با خیلی چیزها بجنگید. پس اسلحه خودتون رو آماده کنید و آماده جنگ باشید این که شما آگاهی کاملی از راهتون دارید و خودتون رو برای این راه از نظر فکری آماده کردید کلید موفقیت شماست و شما شایسته بدست آوردن هر آنچه می خواهید هستید.